English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3561 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The roads are obstructed. U جاده ها مسدود هستند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blocking U سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
grade separation U تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
going U وضع جاده زمین جاده
service road U جاده کناری جاده سرویس
cad U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads U محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
blocked opening U در مسدود
unstuck U نا مسدود
barred U مسدود
crossed cheque U چک مسدود
shut U مسدود
shuts U مسدود
shutting U مسدود
closed U مسدود
closes U مسدود کردن
closest U مسدود کردن
obstructive U مسدود کننده
shut off U مسدود کردن
blockade U مسدود کردن
blockaded U مسدود کردن
blockades U مسدود کردن
blockading U مسدود کردن
foreclosed U مسدود کردن
foreclose U مسدود کردن
closer U مسدود کردن
forecloses U مسدود کردن
close U مسدود کردن
foreclosing U مسدود کردن
dam U مسدود کردن
dammed U مسدود کردن
damming U مسدود کردن
obstructing U مسدود کردن
obstructs U مسدود کردن
dams U مسدود کردن
obstructed U مسدود کردن
blocking U مسدود کردن
obstruct U مسدود کردن
closed meeting U نشست مسدود
closed subroutine U زیرروال مسدود
closed loop U حلقه مسدود
ballonet U اطاقک مسدود
disabled <adj.> <past-p.> U مسدود شده
closed <adj.> <past-p.> U مسدود شده
obtruate U مسدود کردن
blocked <adj.> <past-p.> U مسدود شده
ligate U مسدود کردن رگ
locked <adj.> <past-p.> U مسدود شده
blind hole U سوراخ مسدود
blocked cuurency U پول مسدود
barricaded <adj.> <past-p.> U مسدود شده
barred <adj.> <past-p.> U مسدود شده
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U مسدود شده
close aneal U گداختن مسدود
obturate U مسدود کردن
frozen assets U دارائیهای مسدود
plug welding U جوشکاری مسدود
plug weld U جوش مسدود
chokes U مسدود کردن
choked U مسدود کردن
closed conference U نشست مسدود
oppilate U مسدود کردن
choke U مسدود کردن
freezes U مسدود کردن
freeze U مسدود کردن
occlude U مسدود کردن
obturator U ماهیچه مسدود
jam U مسدود کردن پارازیت
jammed U مسدود کردن پارازیت
jams U مسدود کردن پارازیت
blocked U بستن مسدود کردن
block U بستن مسدود کردن
blocks U بستن مسدود کردن
to block a passage U مسدود کردن یک راه
barricade U مانع مسدود کردن
close aneal U باز پختن مسدود
adobe shooting U خرج گذاری مسدود
barricades U مانع مسدود کردن
barricading U مانع مسدود کردن
barricaded U مانع مسدود کردن
to clog up pores U مسدود کردن منافذ
chokes U ساسات کاربراتور مسدود کردن
To block the escape routes. U راههای فرار را مسدود کردن
choke U ساسات کاربراتور مسدود کردن
check valve U سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
choking U مسدود کردن از حرکت بازداشتن
to bar apatn U بستن و مسدود کردن راه
to close airspace U مسدود کردن فضای هوایی
choked U ساسات کاربراتور مسدود کردن
bell type annealing furnace U کوره التهابی نوع مسدود
calker U مسدود کردن نعل زدن
gas cycle reactor U راکتور با مدار گردش گازی مسدود
embolus U جسم مسدود کننده جریان خون
to bar somebody from something [doing something] U مسدود کردن [کسی از چیزی] [اصطلاح رسمی ]
The rain gutter is blocked up with leaves. U برگ ها ناودان باران را مسدود کرده اند.
to occlude U بستن [جلو چیزی راگرفتن ] [مسدود کردن]
problem child U فیل جناح وزیر درصورتی که راه گسترش ان مسدود باشد
ScriptX U هستند
plants indigenous to that soil U هستند
they are all of one mind U هستند
are U هستند
they are well matched U هم کفو هستند
they are at loggerheads U هر دو سنگ یک من هستند
who are they? U انها کی هستند
there are numbers who U بسیاری هستند که
they are well matched U حریف یکدیگر هستند
Such people are wicked . U اینگونه آدمها شر هستند
analog U ی از حالت آنالوگ هستند
5, 7, 9 are odd numbers . U 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
such as are happy U انهایی که خوشبخت هستند
analogues U ی از حالت آنالوگ هستند
analogue U ی از حالت آنالوگ هستند
roadable U جاده رو
way U جاده
pathway U جاده
roadbed U کف جاده
pathways U جاده
roadless U بی جاده
paths U جاده
tracks U جاده
roadability U جاده رو
turnpikes U جاده
turnpike U جاده
blocking U سد جاده
track U جاده
roadways U جاده
tracked U جاده
roads U جاده
road جاده
path U جاده
ruts U رد جاده
route U جاده
causeway U جاده
invious U بی جاده
road block U سد جاده
pads U جاده
line U جاده
lines U جاده
roadway U جاده
hard core U پی جاده
causeways U جاده
road blocks U سد جاده
routes U جاده
rut U رد جاده
pad U جاده
road bed U کف جاده
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
series U مداری که قط عات آن با هم سری هستند
dialectical materialism U اساسا اقتصادی یا مادی هستند .
numeric U که فقط حاوی اعداد هستند
However difficult the circumstances [are] , ... U هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
The two are rhyming words . U این دو لغت هم قافیه هستند
the ins U انان که سر کا یا دارای متامی هستند
ring topology U در حلقه بهم وصل هستند
These football players are the pick of the bunch . U این فوتبالیست ها گل سر سبد هستند
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
They are at daggers drawn. They are bitter enemies. U بخون یکدیگه تشنه هستند
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
X/OPEN U ول ایجاد سیستمهای باز هستند
post road U جاده پستی
secondary road U جاده درجه دو
road construction U جاده سازی
road building U جاده سازی
asphalt paving U جاده سازی
road builder U جاده ساز
roadsides U کنار جاده
raod bed U بستر جاده
street traffic U ترافیک [جاده]
bypath U جاده فرعی
steam roller U جاده صاف کن
backway U جاده فرعی
traffic on public roads U ترافیک [جاده]
single flow U جاده یک مسیره
profile of the road U نیمرخ جاده
single carriageway road U راه با یک جاده
provincial road U جاده محلی
axial road U جاده طولی
roadside U کنار جاده
road capacity U فرفیت جاده
screed U شمشه جاده
pack road U جاده مال رو
overhead roadway U جاده هوایی
open route U جاده باز
tracks U خط اهن جاده
tracked U خط اهن جاده
operational route U جاده عملیاتی
road roller U جاده صاف کن
track U خط اهن جاده
road junction U تقاطع جاده
road net U شبکه جاده ها
sea lanes U جاده دریایی
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1incentive
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
1conscious
1Youths are strongly influenced by the media
1ٌٌwich road user has caused a hazard?
1wife is life life is knife knife kill the life
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com